حتا صدای قلبم هم نمی آمد



می‌دانی؟

حتا صدای قلبم هم نمی‌آمد

انگار همه‌اش را برای نفس‌هایت شمرده باشم

حالا تمام شده بود...


نه اینکه ترسیده باشم، نه

فقط می‌خواستم بگویم چرا نصف شب پاشدم

و رفتم زیر تخت خوابیدم

که خدا

مرا بی تو نبیند ...



عباس معروفی